سن سنجی U-Pb زیرکن، ژئوشیمی ایزوتوپ های Rb-Sr و Sm-Nd و پتروژنز توده‌ های گرانیتوئیدی منطقه اکتشافی کجه، شمال‌ باختر فردوس: شاهدی بر ماگماتیسم کرتاسه پسین در بلوک لوت

نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 فردوسی مشهد

2 تربیت مدرس

3 کلرادو

چکیده

توده های گرانیتوئیدی منطقه کجه در شمال‌باختر فردوس، با ترکیب دیوریت، مونزودیوریت، مونزونیت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت و گرانیت، با ماهیت کالک آلکان و پتاسیم بالا، ویژگیهای ژئوشیمیایی عناصر کمیاب و نادر خاکی مشابه زون های فرورانش متعلق به تیپ I دارند. این توده ها اغلب مربوط به سری اکسیدان بوده و تنها یک توده مربوط به سری احیایی در منطقه برون‌زد داشته و ویژگیهایی از تیپ S را نشان می دهد. سه نمونه از واحدهای گرانیتوئیدی منطقه به‌روش U-Pb زیرکن سن سنجی شده اند. از نظر سنی، توده های نفوذی منطقه متعلق به کرتاسه پسین هستند. گرانیت پورفیری با سن 3/1 ± 2/84 میلیون سال (آشکوب سانتونین) قدیمی ترین توده و بعد از آن توده بیوتیت هورنبلند مونزوگرانیت با سن 4/1 ± 8/70 میلیون سال (آشکوب کامپانین) و جوانترین آنها، توده هورنبلند کوارتز دیوریت با سن 1± 9/67 میلیون سال (آشکوب ماستریشتین) است. نسبتهای 87Sr/86Sr و 143Nd/144Nd اولیه و єNdI برای توده گرانیت پورفیری به‌ترتیب برابر 708080/0، 512129/0 و 81/7- است. همین نسبتها برای توده بیوتیت هورنبلند مونزوگرانیت 706125/0، 512416/0 و 55/2- و برای توده هورنبلند کوارتز دیوریت 707491/0، 512221/0 و 43/6- است. با توجه به مجموعه اطلاعات ژئوشیمیایی و ایزوتوپی، سه گروه سنگی با ویژگیهای متفاوت و منشأ متفاوت در منطقه قابل تمایز است. دسته اول، گرانیت پورفیری (قدیمی ترین توده) که احتمالاً منشأ پوسته ای داشته و دسته دوم مونزونیت ها و مونزودیوریت ها و دسته سوم دیوریت ها که احتمالاً منشأ گوشته‌ای داشته و با توجه به متفاوت بودن منشأ و عمق تشکیل و جای‌گزینی این توده ها، نسبتهای متفاوتی از آلایش را تحمل نموده اند. توده‌های نفوذی منطقه در مقایسه با دیگر توده های کرتاسه پسین بلوک لوت در منطقه بزمان و گزو از میزان بالاتری i(87Sr/86Sr) برخوردار بوده و نسبت به منطقه بجستان، این میزان در سنگهای منطقه کمتر است. توده گرانیت پورفیری منطقه از نظر پتروشیمی، شباهت فراوانی به سنگهای منطقه بجستان داشته، ولی از نظر سنی حدود 10 میلیون سال قدیمی‌تر است. دو گروه دیگر توده های منطقه نیز از نظر ژئوشیمی و منشأ به منطقه بزمان و گزو شباهت دارند، با این تفاوت که به نظر می رسد میزان آلایش بیشتری را متحمل شده‌اند.

کلیدواژه‌ها


[1] آقانباتی ع.، "زمین شناسی ایران"، سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور، (1383) 606 ص.
[2] جزی م. ع.، کریم‌پور م. ح.، ملکزاده شفارودی آ.، "مروری بر ژئوشیمی و ایزوتوپ Sm/Nd و Rb/Sr توده‌های نفوذی گرانیتوئیدی ژوراسیک میانی و ترشیاری: دیدگاهی نوین بر تکتونو- ماگماتیسم و کانی سازی این دوره زمانی ایران"، مجله زمین شناسی اقتصادی، شماره 2 (1391) ص 171-198.
[3] Karimpour M. H., Ashouri A., Saadat S., “Geological map of Taherabad, scale 1:100,000”, Geological Survey of Iran (2009).
[4] Middlemost E. A. K., “Magmas and magmatic rocks”, Longman, London & New York (1985) 266 p.
[5] Peccerillo A., Taylor S. R., “Geochemistry of Eocene calc-alkaline volcanic rocks from the Kastamonu area, Northern Turkey”, Contributions to Mineralogy and Petrology 58 (1976) 63–81.
[6] Shand S. J., “Eruptive rocks; Their genesis, composition, classification and their relation to ore-deposits”, Hafner Publishing Co., New York (1947) 488 p.
[7] Whalen J. B., Currie K. L., Chappell B. W., “A-type granites: geochemical characteristics, discrimination and petrogenesis”, Contributions to Mineralogy and Petrology 95 (1987) 407–419.
[8] Pearce J. A., Harris N. B. W., Tindle A. G., “Trace element discrimination diagram s for the tectonic interpretation of granitic rocks”, Journal of Petrology 25 (1984) 956-983.
[9] Pearce J. A., “Role of sub-continental lithosphere in magma genesis at active continenta l margins”, In: Hawkesworth C. J., Norry M. J. (Eds.), Continental Basalts and Mantle Xenoliths- Nantwich, UK: Shiva (1983) 230-249.
[10] Boynton W. V., “Cosmochemistry of the rare earth elements: meteorite studies”,. In: Henderson P. (Eds.), Rare Earth Element Geochemistry”, Elsevier, Amsterdam (Developments in Geochemistry 2) (1984) 115-152.
[11] Ishihara S., “The magnetite-series and ilmenite-series granitic rocks”, Mining Geology 27 (1977) 293–305.
[12] Gehrels G. E., Valencia V., “A Pullen in geochronology: emerging opportunities”, In: Loszewski T., Huff W. (Eds.)”, Paleontology Society, Short Course 12 (2006) 67–76.
[13] Defant M. J., Jackson T. E., Drummond M. S., De Boer J. Z., Bellon H., Feigenson M. D., Maury R. C., Stewart R. H., “The geochemistry of young volcanism throughout western Panama and southeastern Costa Rica: an overview”, Journal of the Geological Society, London 149 (1992) 569–579.
[14] Sylvester P. J., “Post-collisional strongly peraluminous granites”, Lithos 45 (1998) 29-44.
[15] Berberian F., “Petrogenesis of Iranian plutons: a study of the Natanz and Bazman complex”, unpublished Ph.D. Thesis, University of Cambridge (1981) 300 p.
[16] Tarkian M., Lotfi M., Baumann A., “Tectonic, magmatism and the formation of mineral deposits in the central Lut, east Iran”, Ministry of Mines and Metals, GSI, Geodynamic Project (Geotraverse) in Iran 51 (1983) 357-383.
[17] Jung D., Keller J., Khorasani R., Marcks C., Baumann A., Horn P., “Petrology of the Tertiary magmatic activity the northern Lut area, East of Iran”, Ministry of Mines and Metals, GSI, Geodynamic Project (Geotraverse) in Iran 51 (1983) 285-336.
[18] کریم‌پور م. ح.، عاشوری ع.، سعادت س.، قورچی م.، "پترولوژی، پذیرفتاری مغناطیسی، موقعیت تکتونیکی و کانی سازی توده‌های نفوذی و سنگهای آتشفشانی طاهرآباد و شرق بجستان"، مجله مطالعات زمین‌شناسی، شماره 1 (1378) ص 75-93.
[19] Rosenberg R., “Geochemische and petrologische untersuchungen und Magmatiten der Intrusion Bejestan Ostiran Diplomarbeit”, Mineralogy and Petrology (1981) 122-149.
CAPTCHA Image